مونترال ترکیب فریبندهای از دیروز و امروز، تاریخ و مدرنیته و قدیم و جدید است. این شهر تکهای از اروپای قدیم، میان هیاهوی مدرن آمریکای شمالی است. جایی است که در آن بوی فرانسه، انگلیس و آمریکای شمالی هرسه به مشامتان خواهد خورد؛ ساختمانهای قرن هجدهمی در مونترال قدیم، کافههای تراسدار پلاتو مونت رویال، بانکها و برجهای مالی-اداری قرن بیستم، کلیساهای افسانهای مثل نتردام با معماری گوتیک خیرهکنندهاش، درشکه و اسب روی خیابانهای سنگفرش، خانههای سنگی قرن هفدهم و منارههای باریک کلیساها. شخصیت چندفرهنگی مونترال، آن را تبدیل به بهشت هنر و پایتخت فرهنگی کانادا کرده. هنر را نه فقط در ۲۵۰ کمپانی موزیک و تئاتر مونترال، بلکه کف زمین، روی دیوارها و جاهای غیرمنتظرهی دیگر در قالب هنر شهری هم پیدا میکنید. زمستان این شهر هم با وجود سرمای سختش، کم دیدنی نیست. شهر سفید میشود و مونترالیها مشغول هاکی، سورتمهسواری، اسکی و اسکی روی یخ میشوند. اگر هم تحمل سرما ندارید، چرخی در شهر زیرزمینی مونترال بزنید و کنار نزدیکترین کافه دوباره به سطح زمین برگردید.
مشهورترین لندمارک مونترال کلیسای نتردام است که یکی از نمادهای شهر و میراث تاریخی استان کبک محسوب میشود. معماری گوتیک این کلیسا یکی از چشمگیرترینها در جهان است که هر سال نفس میلیونها توریست را در سینه حبس میکند. فضای داخل بزرگ و پر از رنگ است؛ سقف، آبی تیره با ستارههای طلایی و دیوارها طیفی از آبی، لاجوردی، قرمز، بنفش، نقرهای و طلاییاند، طوری که انگار با یک تابلوی نقاشی عظیم رو به رو شدید. روی پنجرهها برخلاف بیشتر کلیساها، به جای تصاویر انجیل، صحنههایی از تاریخ مذهبی شهر مونترال نقاشی شده. به همهی اینها صدها حکاکی چوبی ظریف هم اضافه کنید که هرکدام به تنهایی چشم را خیره میکنند. کلیسای نتردام را میشود یک سمفونی برای چشم دانست. اینجا در سال ۱۸۲۹ ساخته شده و در سال ۱۹۹۴ مراسم ازدواج سلن دیون، خوانندهی معروف در صحن آن برگزار شده است. بزرگترین ناقوس آمریکای شمالی هم متعلق به این کلیسا است.
اولد مونترال، قلب تاریخی شهر است؛ جایی که پرسه زدن در آن سفری است از قرن هفدهم تا امروز. ساختمانهای باقیمانده از دوران استعمار انگلیس و فرانسه، اینجا را تبدیل به یکی از قدیمیترین مناطق شهری آمریکای شمالی کرده. در غرب مونترال قدیم، کلیسای باشکوه نتردام و حوزهی علمیهی سن سولپیس را میبینید که قدیمیترین ساختمان مونترال و متعلق به دههی ۱۶۸۰ است. رو به روی کلیسا، قدیمیترین آسمانخراش مونترال یعنی ساختمان نیویورک لایف قرار گرفته که اواخر قرن نوزدهم ساخته شده. به سمت شرق منطقه که حرکت کنید، تالار شهر مونترال، بازار ۱۵۰سالهی بُن سِکوقو کاخهای استعماری مثل شاتو رامزی را خواهید دید. در جنوب شهر قدیم هم موزهی پونته کالیه قرار گرفته که بقایای باستانشناسی اولین اقامتگاههای مونترال را در خود جای داده. مونترال قدیم، تکهای از تاریخ است که برای کشفش باید کفشهای راحت بپوشید و آمادهی گشت و گذار شوید.
تپهی مونت رویال ، کوهستان شهری کوچکی در مونترال است که پارک بزرگ و سرسبزی به همین نام رویش قرار گرفته و برای مونترالیها مثل سنترال پارک نیویورک است. و جالب است بدانید که طراح پارک، فردریک لاو اولمستد
همان کسی است که سنترال پارک نیویورک را طراحی کرده. فضایی گسترده و سرسبز که تابستان و زمستان میزبان خوشیهای جورواجور است؛ از دوچرخهسواری، اسبسواری و پیکنیک گرفته تا اسکی و سورتمه. بالای تپه، ویلای سنگی بزرگی به نام شالت دو مونت رویال قرار دارد که تابستانها در آن کنسرت برگزار میشود و محوطهی اطرافش هم چشمانداز پانورامایی فوقالعادهای به شهر دارد. شبها که چراغهای صلیب مونت رویال، سازهی صلیبشکل ۴۰ متری، را روشن میکنند، اینجا دیدنیترین جای شهر میشود. این صلیب در سال ۱۹۲۴ به افتخار میزونو، بنیانگذار شهر مونترال ساخته شده است.
اینجا سومین باغ گیاهشناسی بزرگ جهان بعد از باغهای لندن و برلین است که در سال ۱۹۳۱ افتتاح شده. دهها هزار گونهی گیاهی که در ۷۵ هکتار فضا میان بیست باغ موضوعی مختلف تقسیم شدهاند. بهشت تابستانی با رزهای خیرهکننده؛ گلخانههای کاکتوس، موز و انواع ارکیده؛ باغ ژاپنی با پاویون و اتاق چایخوری؛ جنگل بُنسای و باغ چینی؛ باغ درختان توس که یکی از نمادهای کبک است؛ باغهای کاج و افرا و کلی باغ و بوستان متنوع دیگر. اگر اهل تماشای پرندهها هستید، حتما دوربین دوچشمی همراه بیاورید و سری هم به نمایشگاه حشرات بزنید. برای بازدید از باغها، گلخانهها و نمایشگاه حشرات باید بلیت جداگانه تهیه کنید.
روی دامنههای کوه مونت رویال و نزدیک کالج نتردام، کلیسای زیبایی قرار دارد که بنای اولیهی آن به سال ۱۹۰۴ برمیگردد، اما کلیسای نهایی سالها بعد در ۱۹۶۷ تکمیل شد. سبک معماری این کلیسا رنسانس است و گنبد بزرگش را از هرجای شهر میشود دید. سکانسهایی از فیلم معروف مسیح مونترال هم در محوطهی این کلیسا فیلمبرداری شده. توریستها میتوانند از پلکان سنگی یا اتوبوسهای شاتل رایگان برای رسیدن به بالای تپه و تماشای کلیسا استفاده کنند. البته مومنین معمولاً از مسیر چوبی مخصوص استفاده میکنند و روی زانوهایشان حرکت میکنند! و در طی مسیر هم مرتب در حال دعا هستند.
شهر قدیم مونترال به جز بناهای تاریخی فوقالعاده و پیادهراههای سنگفرش، بندر تاریخی هم دارد که قدمتش به ۱۶۱۱ برمیگردد، زمانی که بازرگانان فرانسوی از آن استفاده میکردند. این بندر زیبا به طول بیش از ۲ کیلومتر در امتداد رود سن لوران کشیده شده و پر از دیدنیهای جالب از جمله سیرک آفتاب، برج ساعت و مرکز علوم مونترال است. برج ساعت که شبیه بیگ بن لندن است، در ۱۹۱۹ به دستور ادوارد هشتم، پادشاه بریتانیا ساخته شده و یادبود دریانوردان کانادایی است که در جنگ جهانی اول کشته شدهاند. عصرها میتوانید کنار آب پیادهروی، دوچرخهسواری یا اسکیت کنید یا اگر همراه بچهها به مونترال سفر کردید، سوار قایقهای تفریحی شوید و روی آب گشت بزنید.
موزهی هنرهای زیبای مونترال برای توریستهای دوستدار هنر یک بایدِ بزرگ است. همهی شاخههای هنرهای تجسمی از نقاشی و مجسمهسازی و هنرهای تزئینی تا اثاث منزل، هنرهای چاپی، طراحی و عکاسی در این موزه به نمایش گذاشته شده. از آثار اسطورههای نقاشی اروپا مثل رامبراند، مونه و پیکاسو که بگذریم، آثار هنرمندان کانادایی چیزی است که نباید از دست بدهید. به خصوص تابلوهای انتزاعی ژان پاول ریوپله، نقاش کانادایی قرن بیستم که هنر کانادا را به آوازهی جهانی رساند. حتی بنای موزهی هنرهای زیبا هم دیدنی است؛ دو ساختمان اصلی که یکی به سبک کلاسیک و با نمای مرمرین ساخته شده و دیگری معماری مدرن دارد و از طریق یک تونل زیرزمینی به هم راه دارند. اینجا بزرگترین موزهی مونترال و یکی از بهترینها در کانادا است.
اگر موزهی هنرهای زیبا بهشت هنردوستان باشد، پونته کالیله قطعا بهشت کسانی است که عاشق تاریخ و رمز و رازهای باستانیاند. ساختمان موزه درست جایی بنا شده که اولین مهاجران اروپایی در آن ساکن شدند. بازدید با یک ویدئوی دیدنی در مورد تاریخ مونترال شروع میشود و بعد از آن به زیر زمین میروید تا نمایشگاههای باستانشناسی شگفتانگیز را درست زیر سطح خیابان ببینید و بفهمید مونترال در سالهای اولیهاش چهشکلی بوده، ساختمانهایش چطور بودهاند، سیستم آب و فاضلاباش را چگونه ساخته بودند و خیلی چیزهای دیگر. بلیت موزه کمی گران است اما در عوض با داستان شهر مونترال از اولین روزهای تولدش آشنا میشوید.
خیابان ۱۱ کیلومتری زیبایی در مرکز شهر که حدود دویست سال قدمت دارد و یکی از شاهرگهای تجاری شهر است. سنکاترین جایی است که برای هر کس با هر سلیقهای چیزی در چنته دارد: فروشگاههای شیک و بوتیکهای فشن، کافههای دنج و بارهای کوچک محلی، رستورانهای لوکس کلاسیک، برندهای جهانی و فستفودهای زنجیرهای و البته مغازههای زیرزمین برای خرید در زمستان. از همه هیجانانگیزتر، حراج خیابانی بزرگی است که جولای هر سال به مدت یک هفته در سنکاترین برپا میشود و طی آن ۲ کیلومتر از خیابان به روی اتومبیلها بسته میشود و فروشندگان مغازههای و مرکزخریدها اجناسشان را برای فروش با تخفیف به پیادهرو میآورند. طی این جشنوارهی خرید ، برنامههای تفریحی خیابانی هم اجرا میشود و حدود ۳۰۰هزار نفر را هر سال تابستان به اینجا سرازیر میکند تا در یکی از بهترین فستیوالهای مونترال شرکت کنند.
خیلی از عاشقان هیجان و تشنگان آدرنالین، برای سوار شدن به بلندترین ترن هوایی جهان با ریل چوبی، راهی مونترال میشوند و خودشان را به شهر بازی لارند میرسانند. اینجا بزرگترین شهربازی کبک است و اسم این ترن نفسگیرش را هم هیولا گذاشتهاند. اگر تا اینجا آمدید، خونآشام را هم از دست ندهید؛ یک رولر کوستر بزرگ پیچ در پیچ که احتمالاً تمام فریادهای زندگیتان را در آن خواهید کشید. این شهر بازی با ۴۰ دستگاه مختلف، همهی اعضای خانواده را از هر سن و سالی راضی میکند. قایقسواری روی دریاچه با چشمانداز شهر، آتشبازی و کنسرتهای گاه به گاه هم از تفریحات دیگر اینجا هستند.