کپنهاگ پایتخت رنگارنگ دانمارک است؛ زیباترین فرزند اسکاندیناوی که از استکهلم پیشروتر و از اسلو خوشگذرانتر است. اینجا زمانی سرزمین وایکینگهای ماهیگیر بوده و هنوز هم ردپایشان لا به لای دیدنیهای شهر پیدا است. نه قرن تاریخ زیر پوست این شهر خوابیده و گردش در آن سفری تاریخی به اروپای شمالی است. جاذبههای کپنهاگ، دهکدههای بازسازیشده، بقایای قلعهای ۱۰۰۰ ساله و موزههایی درجهیکاند. در موزهی ملی دانمارک، تاریخ این کشور را از عصر حجر تا قرن بیستم مرور میکنید و در موزهی هنر، شاهکارهای نقاشی اروپا را میبینید. معماری بینظیر شهر هم خودش را در کلیساهای آجری بلند و بناهای قرن هفدهمی خیرهکننده مثل رصدخانهی روندِتارن نشان میدهد. کشف کپنهاگ را باید از قلب شهر یعنی میدان رادهوسپلادسن شروع کنید. اول رادهوس را ببینید، بعد سراغ پیادهراه استروگت در شمال میدان بروید، و بعد هم خودتان را به پارک ۱۸۰سالهی تیوولی در جنوب میدان برسانید.
رادهوس (Radhus) یا تالار شهر، محل کار شورای شهر کپنهاگ و شهردار است. ساختمان آجری چشمنوازی که در سال ١٩٠٥ تکمیل شد و در میدان رادهوسپلادسن (Radhuspladsen) قرار دارد. معامر رادهوس، مارتین نیروپِ دانمارکی است و عناصر رمانتیسیسم ملیگرای قرن نوزدهمی، معماری دانمارکیِ سدههای میانه و رد پای معماریِ ایتالیا را در آن میبینید. بالای سردرِ اصلیِ ساختمان، تندیسِ طلاییِ اسقف آبسالون، بنیانگذارِ کپنهاگ، را گذاشتهاند. این ورودی به تالارِ اصلی میرسد که انتخاباتِ شهردار را هم در آن برگزار میکنند. میتوانید از ٣٠٠ پلهی برج ١٠٥ متری ساعتِ درست کنار تالار بالا بروید و کپنهاگ را تماشا کنید.
یک روز آفتابی؛ کافههایی که میزهایشان را بیرون چیدهاند؛ خانههای شیروانیدار رنگارنگ؛ قایقهایی که کنار آب میلغزند و نسیم دلچسبی که از خنکای دریای بالتیک لای موهایتان میرود. کانال نیهاون (Nyhavn) را در قرن هفدهم برای اتصال میدان کانگنس نیترو (Kongens Nytorv) به بندر ساختهاند و از آن موقع، پاتوق محبوبی برای کافهنشینی کنار آب و مزمزه کردن خوشیهای دانمارکی بوده. در شمال نیهاون، یک طرفتان ردیفِ خانههای رنگارنگ متعلق به قرن هفده و هجده را میبینید که پلاک ۱۶ هم خانهی هانس کریستین اندرسن، نویسندهی نوستالژیک است و طرف دیگرتان هم قایقهای خوشآبورنگ در بندر پهلو گرفتهاند. جنوبش هم محل نگهداری و نمایش قایقهای چوبی تاریخی متعلق به موزهی ملی دانمارک است که قدیمیترینشان بیشتر از ۱۰۰ سال عمر دارد.
از مشهورترین دیدنیهای کپنهاگ و دانمارک، پارک تیوولی (Tivoli) است که خیلی از جشنها و فستیوالها در آن برگزار میشود؛ باغی متعلق به ۱۸۴۳ که با سواریهای مهیج شهربازی، پاویونهای زیبا، کارناوالهای رنگارنگ و نمایشهای موزیکال در فضای باز، دل همه را میبرد. اینجا میتوانید سوار رولر کوستر صدساله شوید؛ جمعهشبها کنسرت راک مجانی ببینید؛ شنبه شبها آتشبازی تماشا کنید یا حتی فقط قدم بزنید و از فضای شبیه کتابقصهها یا فیلمهای دیزنی لذت ببرید. معروفترین سرگرمی تیوولی، استیج روباز پانتومیم است که در ۱۸۷۴ ساخته شده و بعد از آن هم سالن کنسرت بزرگش که محل اجرای ارکستر سمفونیک و بالههای بینالمللی است.
کلیسای ناجی ما (Church of Our Saviour) متعلق به قرن هفدهم، یکی از دیدنیترین کلیساهای اروپا است که به خاطر دو ویژگی مهمش معروف شده. اول، منارهی مارپیچ که آن را شبیه قلعههای فانتزی قصهها کرده و اگر پلههای پیچ در پیچش را بالا بروید، چشمانداز فوقالعادهای از کپنهاگ خواهید دید. دلیل دیگر شهرتش، داشتن بزرگترین کاریون در اروپای شمالی است که در ۱۹۲۸ ساخته شده و ۴۸ زنگ برنزی دارد. کاریون نوعی ساز ضربی بزرگ است که برای تولید صدای ناقوس از آن استفاده میشود. کاریون کلیسای ناجی ما از ۸ صبح تا نیمهشب، هر ساعت ملودیهای گوشنواز پخش میکند. این کلیسای ۹۰ متری، آجری است و به سبک باروک هلندی ساخته شده است.
دیدن این کاخ شیک و زیبا با باغ سرسبز اطرافش، سفری است به زندگی خاندان سلطنتی دانمارک. روزنبورگ (Rosenborg) را کریستین چهارم، به عنوان اقامتگاه تابستانیاش در اوایل قرن هفدهم و به سبک رنسانسِ هلندی ساخت. تالارهای باشکوه و دلباز را که تماشا کردید، سراغ لوازم شخصی و پرترههای پادشاهان دانمارک بروید و بعد از آن هم جواهرات سلطنتی را تماشا کنید. بازدید از روزنبورگ، بدون گردش در باغ آن، که قدیمیترین باغ سلطنتی دانمارک است، کامل نمیشود. هر سال ۲ میلیون توریست در این باغ قدم میزنند و آخر هفته هم اهالی کپنهاگ به اینجا سرازیر میشوند.
همهی پایتختهای اروپایی، یک خیابان خرید محبوب و چشمنواز دارند و کپنهاگ هم استروگت (Stroeget) را دارد؛ مهمترین منطقهی خرید در کپنهاگ که در اصل مجموعهای از پنج خیابان متوالی و یکی از معروفترین پیادهراههای جهان است. جایی شلوغ و سرزنده که به خصوص شنبه شبها پر از هیاهوی کپنهاگیهای خوشحال میشود. خوب است با آرامش و بدون مقصد خاصی در استروگت قدم بزنید، در کافههای پیادهرو بنشینید و محلیها را ببینید، ویترین سوغاتیفروشها را تماشا کنید، از معماری دوستداشتنی دانمارکی لذت ببرید و در یکی از پارکهایی که سر راه برمیخورید، نفسی تازه کنید. در شمال استروگت، به محلهی لاتین میرسید که پر است از کافهها، بوتیکهای مد محلی و کتابفروشیهای دست دوم؛ فضایی اروپایی و دلچسب.
یک بعدازظهر کفشهای راحت بپوشید و خودتان را غرق در تاریخ و فرهنگ دانمارک کنید. در موزهی ملی دانمارک، اول ابزارهای عصر حجر، سلاحهای وایکینگها و جواهرات قرون وسطا را خواهید دید. از همه حیرتآورتر، شیپورهای برنزی است که بعضیهاشان ۳ هزار سال قدمت دارند و هنوز هم قابل استفادهاند. بعد از این، وارد نمایشگاهی به نام داستانهای دانمارک میشوید که تاریخ این کشور را از ۱۶۶۰ تا ۲۰۰۰ برایتان تعریف میکند؛ سکهها، زیورآلات، لباسها، عروسکها، تابلوهای نقاشی و عکسهایی که زندگی و فرهنگ دانمارکیها را از دیروز تا امروز نشان میدهند. بخشی هم با عنوان موزهی کودک دارند که بچهها حتماً دوستش خواهند داشت.
اسلاتشالمن روی جزیرهای کوچک قرار گرفته که از مرکز شهر جدا است و با چند پل کوتاه به بقیهی کپنهاگ وصل شده. اینجا مقر دولت دانمارک و گنجینهی بینظیری از دیدنیهای تاریخی است. مهمترین بنای اسلاتشالمن، کریستینزبورگ پالایس (Christiansburg Paleis) است. پارلمان دانمارک و ادارات دولتی مختلف در این قصر بزرگ قرار دارند. در حیاط اصلی قصر که زمانی محل اسبسواری خاندان سلطنتی بوده، مجسمهی کریستین نهم را روی اسب میبینید و دور تا دورش هم اصطبلها و ساختمانهای تاریخی دههی ۱۷۳۰ را خواهید دید؛ البته خود قصر چند بار بازسازی شده که آخرین بار در سال ۱۹۰۷ بوده. در اسلاتشالمن، کلیسای کریستینزبورگ و تالار پذیراییِ سلطنتی هم قرار گرفتهاند؛ تالاری عظیم به سبک دورهی رنسانس که ملکه ضیافتهای رسمی خود را در آن برگزار میکند. تصاویر رنگارنگ دیوارههای کاخ تاریخ دانمارک را از وایکینگها تا امروز روایت میکنند.
در سال ١٩٧١، گروهی از معترضان ٤١ هکتار زمین پادگان نظامیِ متروکهای در شرق محلهی کریستینزهاون (Christianshavn) را اشغال کردند و آن را دولت آزاد کریستیانیا با قوانین خودساخته نامیدند. پلیس سعی کرد این افراد را از پادگان بیرون کند، اما آن موقع زمانهی شورشِ هیپیها بود و شیفتگان ایدهی زندگیِ جمعی و مقاصد صلحآمیز خودشان را برای زندگی به کریستیانیا رساندند. نهایتاً دولت پذیرفت این ماجرا را به عنوان تجربهای اجتماعی پذیرفت. از حواشیاش که بگذریم، این محله حال و هوای نیمهروستایی دلنشینی دارد و پر از خانههای کوچک دستساز، باغچههای دنج، مغازههای صنایع دستی، استیجهای موسیقی خیابانی است. قدم زدن در کریستیانا و غذا خوردن در یکی از اغذیهفروشیهایش یکی از تجربههای بینظیر سفر به کپنهاگ است. ورودی اصلی به این محله از پرینسِسگاده است و فقط هم پیاده یا با دوچرخه میشود در آن رفت و آمد کرد.
سفر به یک شهر اروپایی بدون دیدن یک موزهی هنرکامل نمیشود. کپنهاگ برای دوستداران هنرهای تجسمی دیدنیهای کمنظیری کنار گذاشته. موزهی اِنوای کارلزبرگ گلیپتوتِک (Ny Carlsberg Glyptotek) بیشتر روی مجسمههای باستانی مدیترانهای از مصر، رُم و یونان و همینطور مجموعه آثار رودن، مجسمهساز اسطورهای قرن نوزدهم متمرکز است. البته نقاشیهای این موزه هم چشم هر هنردوستی را خیره میکنند. آثار زیادی از نقاشان امپرسیونیست فرانسوی و هلندی مثل مونه، پیسارو، تولوس لاترس و ونگوگ و خیلیهای دیگر را در این موزه نمایش میدهند. البته بنای موزه که در ۱۸۸۲ افتتاح شده، خودش یک اثر معماری دیدنی است؛ ترکیبی از دو ساختمان باشکوه در سبکهای رنسانس و نئوکلاسیک که با یک باغ به هم وصل شدهاند، به علاوهی یک ساختمان کوچک اداری.